غلامحسین ساعدی، پزشکی که سرانجام نویسندگی را برگزید و ادبیات داستانی ایران، طی دهه های سی و چهل وام دار او شد. در سال ١۳١۴ در آذربایجان تولد یافت. فعالیت های سیاسی اش را از سال ١۳۳٠ آغاز کرد و مسئولیت انتشار چند روزنامه را در آذربایجان برعهده گرفت. بعد از کودتای ٢٨ مرداد ١۳۳٢دستگیر شد و چند ماهی در زندان به سر برد.
در داستان های ساعدی، جهان غم انگیز فقر و دربدری دهقانان آواره، روشنفکران سر گردان و بی هدف و ولگردان آواره اجتماع ترسیم می شود و اینگونه فقر، درماندگی و واقعیات فضیحت بار جامعه، چهره ی عریان جهان پیرامونشان را به خواننده نشان می دهند. در پس این توصیفات، خشم و خروشی توأم با کینه نهفته است و در نهایت، آنچه برای خواننده برجای می ماند، زهرخندی بیش نیست. "عزادارن بیل" از سال ١۳۴٢ تا سال ١۳۵۶، دوازده بار تجدید چاپ شد و بعد از گذشت سالیان، همچنان اثری خواندنی تلقی می شود که جریان خاصی را در خود پدید آورده است؛ چنانکه شاملو در مورد آن می گوید:"ما عزاداران بیل را داریم از ساعدی، که به عقیده من پیش کسوت گابریل گارسیا مارکز است."