مقدمه
در سالي كه بنام مولاي متقيان،
اميرمؤمنان علي بنابيطالب(ع) ناميدهشده، و در حقيقت با اين نام زيبا
مزين گشته است قرار داريم. هر كس كه دردل خويش علقه و پيوندي با آن عزيز
دارد و خود را مديون الطاف بيكران واحسان بيشمار آن بزرگوار ميداند، درصدد
ارائه كاري به نام ايشان وبرداشتن قدمي جهت نزديكتر شدن به آن حضرت
ميباشد، به اميد آن كهمورد عنايت و توجه آن حضرت قرار گيرد و از نورانيت
علوي بهرهمند شود وره توشهاي براي آخرت خود فراهم نمايد.
اما چرا اين همه از علي(ع) و
درباره علي(ع) سخن گفته ميشود و رازاين همه تأكيد چيست؟
براي اين كه:
1 ـ اگر همه ملتها و فرهنگها و
مكتبها در مسابقهاي گرد هم آيند، تابالاترين و برترين نمونه عيني و عملي
دستاورد خود را عرضه نمايند،و بهترين انسان را كه با فكر و فرهنگ و آداب
وسنن خود تربيتنمودهاند معرفي كنند، و ما مسلمانان در اين مسابقه فقط و
فقطعلي(ع) را معرفي كنيم، ترديدي نيست كه برنده اين مسابقه ما هستيم،و
يقين داريم نه تنها برتر از علي(ع) بلكه مشابهي نيز براي او يافتنخواهد
شد.
2 ـ در جنبه انساني (فارغ از مسائل
عقيدتي و ديني)، آيا انساني كاملتر ازعلي(ع) ميتوان يافت كه حاضر به
گرفتن برگ كاهي از دهانمورچهاي نباشد گرچه تمام اقاليم هفتگانه را در كف
او بگذارند؟!
:: برچسبها:
کتاب ,
شرحه ,
:: بازدید از این مطلب : 90
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0