چکیده

دوران تحصیل یکی از بهترین سال­های زندگی هر فرد است، خاطرات، تجارب، مطالب و آموخته­هایی که در این سال­ها فرا می­گیریم بسیار ارزنده است. در این پروژه با نگاهی به چهار سال تحصیل در دانشگاه فرهنگیان به بیان اتفاقات و مسائلی که در این مدت خصوصاً در دو سال کارورزی رخ داده پرداخته­ام تا به نوعی هم تکلیف خودمان به عنوان یک فارق التحصیل دانشگاه فرهنگیان مشخص گردد و هم باانتقال این تجربیات و کاستی ها به آیندگان و سایر دانشجویان زمینه آشنایی و درصدد رفع مشکل برآمدن آنها را فراهم کنیم، باشد که مورد قبول بوده و برای دانشجو معلمان و دیگران مفید واقع شود. روش کار به صورت خاطره گویی و بیان تجربیات است که در ادامه هر مبحث صرفأ بخاطر اینکه این کار تحقیقی جنبه ی علمی پیدا کند و از آشفتگی­های کلامی و جمله بندی به دور باشد، از منابع مختلف استفاده شده است. در فصل آغازین به انگیزه­ و چگونگی ورودم به عرصه­ی معلمی اشاره شده است، در فصل دوم به شرح تجارب تحصیلی در تربیت معلم، پرداخته­ام، در فصل سوم تشریح معلمی کردن خود در آینده، در فصل چهارم به بیان تعهدات حرفه ای دانشجو و در فصل پنجم بحث ونتیجه گیری و بیان برنامه­ها و اهدافی که برای سال­های خدمت در عرصه­ی معلمی  در نظر دارم به اضافه بیان یک سری مشکلات تحت عنوان "درد و دل دانشجویی" اشاره نموده­ام.