به به سلااااام و صد سلام خدمت دوستای پرجنبو جوشو فوق العاده ی خودم ،اینبارهم با یه مقاله ی داغ دیگه اومدم سراغتون.... وقت ارزشمندتون رو با مطالعه ی این مقاله ی توصیف ناشدنی به نحو احسنت پر کنید****زود برمیگردم عزیزان گلم.... امروزه یکی از مشکلات اصلی بازاریاب ها و فروشندگان بیمه های عمر این است که نمی دانند صحبت با مشتری خود را باید از کجا و چگونه آغاز و به کجا ختم کنند! درواقع، اغلب نماینده ها و فروشنده های بیمه، در ابتدای جلسه ملاقات خود با مشتری، کاملاً به صورت رندوم و اتفاقی، بحث را آغاز می کنند و تقریباً هرآنچه که بر سر زبان شان جاری می شود را به مشتری ارائه می کنند. سپس مستقیماً به سراغ ارائه توضیحات درباره بیمه عمر پیشنهادی خود می روند و درنهایت، از مشتری می پرسند: «آقای/خانم مشتری، نظرتان درباره خرید این بیمه نامه چیست؟!» و مشتری نیز بلافاصله برای نجات خودش و پولش می گوید: «اجازه دهید در این باره فکر کنم. خودم بعداً با شما تماس خواهم گرفت!» و البته همه ما می دانیم که این تماس، هرگز برقرار نخواهد شد… ایراد کار کجاست؟!در ادامه برای روشن شدن ایراد ها با دانلود این فایل ارزشمند با ما همراه باشید...