من طی بیست سال اخیر کتابهایی در ارتباط با دوره آموزش خود نزد یک جادوگر سرخپوست یاکی (yaqui) مکزیکی به نام دن خو آن ماتوس  (don juan Matus) نوشته ام . در این آثار توضیح داده ام که این سرخپوست به من جادوگری آموخت . البته نه آن جادوگری که ما در دنیای امروز تصور می کنیم یعنی طریقه استفاده از نیروی ماوراء الطبیعه بر ضد دیگران و یا احضار ارواح بوسیله نظر قربانیها و طلسمها و یا بوسیله آئینهایی برای ایجاد حالات ماورای طبیعی . برای دن خو آن جادوگری وسیله ای بود برای اینکه قواعد خاص نظام عملی و تئوری مربوط به طبیعت و نیز نقش ادراک در یافته های ما از دنیای اطرافمان را جزو جوهره ذات ما بسازد . یافته هایی که با آن دنیای خود را شکل و حالت می بخشیم .

برای تعریف دیدگاه او ، من به خواست خودش سعی کردم از اصطلاح شمینیسم (chamanisme ) که نوعی طبقه بندی مربوط به تاریخ طبیعی انسان است احتراز کنم ، و به همین خاطر همیشه از اصطلاحی که خود او بکار می برد استفاده می کردم . این اصطلاح ، « جادوگری » بود .

یادداشت نویسنده

مقدمه ای در مورد جادوگران عهد عتیق

نخستین دروازه خواب بینی

دومین دروازه خواب بینی

تثبیت نقطه تجمع

دنیای سایه ها

طلایه دار آبی

سومین دروازه خواب بینی

منطقه نوین انکشاف

جرگه کردن جرگه کنندگان

زن داخل کلیسا

پرواز بر بالهای قصد